معنی فارسی reawakes

B1

بیدار کردن مجدد در هر روز یا دوره زمانی.

To wake up again, often used to describe a daily occurrence.

example
معنی(example):

او هر صبح قبل از طلوع آفتاب بیدار می‌شود.

مثال:

He reawakes every morning before sunrise.

معنی(example):

بهار همه گل‌ها را در باغ دوباره بیدار می‌کند.

مثال:

The spring reawakes all the flowers in the garden.

معنی فارسی کلمه reawakes

: معنی reawakes به فارسی

بیدار کردن مجدد در هر روز یا دوره زمانی.