معنی فارسی reawakenings

B2

بیداری مجدد یک حس یا روند، به ویژه در مورد سنت‌ها یا علایق.

The act of becoming aware or alive to something again, especially in reference to traditions or interests.

example
معنی(example):

بیداری دوباره سنت‌های قدیمی می‌تواند زیبا باشد.

مثال:

The reawakenings of old traditions can be beautiful.

معنی(example):

بسیاری از هنرمندان بعد از سفر، بیداری دوباره خلاقیت خود را تجربه می‌کنند.

مثال:

Many artists experience reawakenings of their creativity after traveling.

معنی فارسی کلمه reawakenings

: معنی reawakenings به فارسی

بیداری مجدد یک حس یا روند، به ویژه در مورد سنت‌ها یا علایق.