معنی فارسی rebenediction

B1

عمل دعا کردن دوباره، به ویژه در مورد مکان‌ها یا چیزهای خاص.

The act of performing a blessing again, especially in reference to places or special items.

example
معنی(example):

پس از نوسازی‌ها، یک دوباره دعا کردن برای خانه برگزار شد.

مثال:

A rebenediction of the house was held after the renovations.

معنی(example):

قبل از انتقال به آنجا، آنها یک دوباره دعا کردن انجام دادند.

مثال:

They performed a rebenediction before moving in.

معنی فارسی کلمه rebenediction

: معنی rebenediction به فارسی

عمل دعا کردن دوباره، به ویژه در مورد مکان‌ها یا چیزهای خاص.