معنی فارسی rebroadens
B1عمل گسترش مجدد و دوباره به فضاهای جدید.
To broaden again.
- VERB
example
معنی(example):
این شرکت به طور مکرر دامنه مخاطبان خود را گسترش میدهد.
مثال:
The company frequently rebroadens its target audience.
معنی(example):
او معمولاً با سفر، افقهای خود را گسترش میدهد.
مثال:
She often rebroadens her horizons through travel.
معنی فارسی کلمه rebroadens
:
عمل گسترش مجدد و دوباره به فضاهای جدید.