معنی فارسی rebrush

B1

دوباره رنگ زدن یا تجدید ظاهر کردن یک سطح.

To apply a fresh layer of paint or makeup; to renew or refresh.

example
معنی(example):

من باید رنگ دیوار را دوباره بزنم.

مثال:

I need to rebrush the paint on the wall.

معنی(example):

او تصمیم گرفت قبل از مهمانی آرایشش را دوباره انجام دهد.

مثال:

She decided to rebrush her makeup before the party.

معنی فارسی کلمه rebrush

: معنی rebrush به فارسی

دوباره رنگ زدن یا تجدید ظاهر کردن یک سطح.