معنی فارسی reconvince
B1دوباره متقاعد کردن یا قانع کردن.
To convince again.
- VERB
example
معنی(example):
مدت زمانی طول کشید تا دوباره او را درباره پروژه متقاعد کنم.
مثال:
It took a while to reconvince him about the project.
معنی(example):
او نیاز داشت که دوباره خود را از تصمیمش متقاعد کند.
مثال:
She needed to reconvince herself of her decision.
معنی فارسی کلمه reconvince
:
دوباره متقاعد کردن یا قانع کردن.