معنی فارسی refall

B1

افت دوباره، بازگشت به وضعیت قبلی یا بدتر.

To return to a previous state or to worsen again after an improvement.

example
معنی(example):

پس از یک بهبود کوتاه، پروژه با افت دوباره‌ای در پیشرفت مواجه شد.

مثال:

After a brief improvement, the project faced a refall in progress.

معنی(example):

اقتصاد ممکن است پس از بهبودی اولیه دوباره به حالت نزول برگردد.

مثال:

The economy might refall after the initial recovery.

معنی فارسی کلمه refall

: معنی refall به فارسی

افت دوباره، بازگشت به وضعیت قبلی یا بدتر.