معنی فارسی refederalization

B2

فرآیند یا عمل بازگرداندن قدرت یا اختیارات به سطح فدرال در یک کشور.

The process or act of returning power or authority to a federal level in a country.

example
معنی(example):

بازگردانی قدرت به فدرالیسم موضوعی بحث‌برانگیز در سیاست است.

مثال:

The refederalization of power is a debated subject in politics.

معنی(example):

بسیاری از اقتصاددانان به بررسی اثرات بازگردانی فدرالیسم بر اقتصادهای ایالتی می‌پردازند.

مثال:

Many economists discuss the implications of refederalization on state economies.

معنی فارسی کلمه refederalization

: معنی refederalization به فارسی

فرآیند یا عمل بازگرداندن قدرت یا اختیارات به سطح فدرال در یک کشور.