معنی فارسی reimpel
B1دوباره فشار دادن یا هل دادن یک جسم.
To push or drive something again, often to ensure it is properly closed or secured.
- VERB
example
معنی(example):
شما میتوانید در را دوباره فشار دهید تا مطمئن شوید بهخوبی بسته میشود.
مثال:
You can reimpel the door to ensure it closes tightly.
معنی(example):
آنها مجبور شدند درب را دوباره فشار دهند تا مطمئن شوند ضد آب هست.
مثال:
They had to reimpel the lid to keep it watertight.
معنی فارسی کلمه reimpel
:
دوباره فشار دادن یا هل دادن یک جسم.