معنی فارسی reindex
B1دوباره ایندکس کردن، فرآیند بهروزرسانی یا ایجاد نمایه جدید در پایگاه داده یا سیستم.
To create a new index for data structures, typically within a database.
- VERB
example
معنی(example):
پایگاه داده باید دوباره ایندکس شود تا دسترسی سریعتر شود.
مثال:
The database needs to be reindexed for faster access.
معنی(example):
پس از بهروزرسانیهای قابل توجه، تصمیم گرفتیم کل سیستم را دوباره ایندکس کنیم.
مثال:
After significant updates, we decided to reindex the entire system.
معنی فارسی کلمه reindex
:
دوباره ایندکس کردن، فرآیند بهروزرسانی یا ایجاد نمایه جدید در پایگاه داده یا سیستم.