معنی فارسی reinvokes

B1

دوباره فراخوانی کردن یک موضوع یا بحث که قبلاً مطرح شده است.

To invoke again; to bring back into discussion or consideration.

example
معنی(example):

او اغلب بحث درباره پروژه را دوباره مطرح می‌کند.

مثال:

She often reinvokes the discussion about the project.

معنی(example):

قانون دوباره مقررات قبلی را به کار می‌برد.

مثال:

The law reinvokes the previous regulations.

معنی فارسی کلمه reinvokes

: معنی reinvokes به فارسی

دوباره فراخوانی کردن یک موضوع یا بحث که قبلاً مطرح شده است.