معنی فارسی reinvolve

B1

دوباره درگیر کردن یا وارد کردن کسی به یک فعالیت یا فرآیند.

To involve again; to bring someone back into an activity or process.

example
معنی(example):

ما نیاز داریم همه را دوباره در فرآیند برنامه‌ریزی درگیر کنیم.

مثال:

We need to reinvolve everyone in the planning process.

معنی(example):

تیم را دوباره درگیر کنید تا ایده‌های تازه بگیرید.

مثال:

Reinvolve the team to get fresh ideas.

معنی فارسی کلمه reinvolve

: معنی reinvolve به فارسی

دوباره درگیر کردن یا وارد کردن کسی به یک فعالیت یا فرآیند.