معنی فارسی rejunction

B1

ادغام دوباره، پیوند یا به هم پیوستن دو یا چند عنصر.

The act of joining together again, typically referring to roads or pathways.

example
معنی(example):

شهر یک ادغام جدید برنامه‌ریزی کرد تا جریان ترافیک را بهبود بخشد.

مثال:

The city planned a rejunction to improve traffic flow.

معنی(example):

پس از ادغام، دو جاده به‌صورت یکپارچه به هم متصل شدند.

مثال:

After the rejunction, the two roads connected seamlessly.

معنی فارسی کلمه rejunction

: معنی rejunction به فارسی

ادغام دوباره، پیوند یا به هم پیوستن دو یا چند عنصر.