معنی فارسی remingle
B1تجدید آشنایی، به معنای دوباره اختلاط کردن یا به هم پیوستن افراد.
To mingle again or rejoin social interactions.
- VERB
example
معنی(example):
بعد از رویداد، مردم شروع به تجدید آشنایی و اجتماعی شدن کردند.
مثال:
After the event, people started to remingle and socialize.
معنی(example):
وقت آن است که دوباره با دوستان قدیمی در ملاقات مجدد آشنا شوم.
مثال:
It's time to remingle with old friends at the reunion.
معنی فارسی کلمه remingle
:
تجدید آشنایی، به معنای دوباره اختلاط کردن یا به هم پیوستن افراد.