معنی فارسی repercussively
B2به صورت متقابل یا پیاپی، به خصوص در زمینههای تأثیرات یا عواقب.
In a manner that causes effects that echo or reverberate.
- ADVERB
example
معنی(example):
عملکردها به طور متقابل در بحث رسیدگی شد.
مثال:
The actions were addressed repercussively in the discussion.
معنی(example):
آنها عواقب را به طور پیاپی در نظر گرفتند.
مثال:
They considered the repercussions repercussively.
معنی فارسی کلمه repercussively
:
به صورت متقابل یا پیاپی، به خصوص در زمینههای تأثیرات یا عواقب.