معنی فارسی resmooths

B1

به عمل صاف کردن دوباره اشاره دارد، به ویژه در زمینه‌های مربوط به بهداشت یا ایمنی.

To smooth again, typically in reference to hair, surfaces, or materials requiring a fine finish.

example
معنی(example):

او هر صبح قبل از کار، موهایش را دوباره صاف می‌کند.

مثال:

She resmooths her hair every morning before work.

معنی(example):

او لبه‌های فلز را برای ایمنی دوباره صاف می‌کند.

مثال:

He resmooths the edges of the metal for safety.

معنی فارسی کلمه resmooths

: معنی resmooths به فارسی

به عمل صاف کردن دوباره اشاره دارد، به ویژه در زمینه‌های مربوط به بهداشت یا ایمنی.