معنی فارسی resplendish
B1به معنای درخشان کردن یا زیباسازی، به ویژه با رنگ یا روشنایی.
To make something resplendent; to embellish or brighten.
- VERB
example
معنی(example):
آنها سعی کردند اتاق قدیمی را با رنگهای روشن درخشان کنند.
مثال:
They tried to resplendish the old room with bright colors.
معنی(example):
هنرمندان اغلب آثار خود را با رنگهای زندگی بخش درخشان میکنند.
مثال:
Artists often resplendish their works with vibrant hues.
معنی فارسی کلمه resplendish
:
به معنای درخشان کردن یا زیباسازی، به ویژه با رنگ یا روشنایی.