معنی فارسی resplice
B1به معنای بازپیوند کردن یا دوباره وصل کردن، به ویژه در زمینههای علمی یا فنی.
To splice again; usually refers to joining together parts of a whole.
- VERB
example
معنی(example):
برای ترمیم DNA، دانشمندان باید ژنها را دوباره به هم وصل کنند.
مثال:
To heal the DNA, scientists had to resplice the genes.
معنی(example):
فنی کار باید سیمها را دوباره وصل کند تا مدار را تعمیر کند.
مثال:
The technician will resplice the wires to fix the circuit.
معنی فارسی کلمه resplice
:
به معنای بازپیوند کردن یا دوباره وصل کردن، به ویژه در زمینههای علمی یا فنی.