معنی فارسی restacks
B1چیدن مجدد یا دوباره سازماندهی یک مجموعه از اشیا.
The plural form of restack; instances of restacking.
- VERB
example
معنی(example):
او هر هفته جعبهها را دوباره میچیند.
مثال:
He restacks the boxes every week.
معنی(example):
فروشگاه به طور منظم قفسههایش را دوباره میچیند.
مثال:
The store regularly restacks its shelves.
معنی فارسی کلمه restacks
:
چیدن مجدد یا دوباره سازماندهی یک مجموعه از اشیا.