معنی فارسی resubjection
B1دوباره به زیر موضوع قراری است، به وضعیتی که چیزی دوباره مورد بررسی قرار میگیرد.
The act of subjecting something anew or again.
- NOUN
example
معنی(example):
دوباره زیر موضوع قرار دادن موضوع پس از یافتههای جدید ضروری بود.
مثال:
The resubjection of the issue was necessary after new findings.
معنی(example):
پس از بحثها، دوباره زیر موضوع قرار دادن پیشنهاد صورت گرفت.
مثال:
After discussions, the resubjection of the proposal took place.
معنی فارسی کلمه resubjection
:
دوباره به زیر موضوع قراری است، به وضعیتی که چیزی دوباره مورد بررسی قرار میگیرد.