معنی فارسی revolutionariness
B1کیفیت یا حالت انقلابی بودن، غالباً به تغییرات اساسی و قابل توجه اشاره دارد.
The quality of being revolutionary; the nature of provoking significant change.
- NOUN
example
معنی(example):
انقلابی بودن نظریه او مورد تحسین قرار گرفت.
مثال:
The revolutionariness of his theory was praised.
معنی(example):
انقلابی بودن تغییرات همه را شگفت زده کرد.
مثال:
The revolutionariness of the changes surprised everyone.
معنی فارسی کلمه revolutionariness
:
کیفیت یا حالت انقلابی بودن، غالباً به تغییرات اساسی و قابل توجه اشاره دارد.