معنی فارسی revolutionizer

B1

تغییر‌دهنده، فردی که تغییرات انقلابی در یک حوزه خاص ایجاد می‌کند.

A person or thing that causes revolutionary changes.

example
معنی(example):

این مخترع در فناوری یک تغییر‌دهنده واقعی بود.

مثال:

The inventor was a true revolutionizer in technology.

معنی(example):

تغییر‌دهندگان بر فرهنگ و جامعه تأثیر می‌گذارند.

مثال:

Revolutionizers impact culture and society.

معنی فارسی کلمه revolutionizer

: معنی revolutionizer به فارسی

تغییر‌دهنده، فردی که تغییرات انقلابی در یک حوزه خاص ایجاد می‌کند.