معنی فارسی revolvency

B1

وضعیت یا پیشرفت در چرخش یا گردش، معمولاً در زمینه مالی یا ایده‌ای.

The state or quality of being able to revolve or adapt.

example
معنی(example):

مقدار چرخش مالی شرکت برای به‌دست آوردن تامین مالی جدید حیاتی بود.

مثال:

The company's revolvency was crucial for obtaining new funding.

معنی(example):

چرخش او به او این امکان را داد که به سرعت به شرایط در حال تغییر سازگار شود.

مثال:

His revolvency allowed him to adapt quickly to changing circumstances.

معنی فارسی کلمه revolvency

: معنی revolvency به فارسی

وضعیت یا پیشرفت در چرخش یا گردش، معمولاً در زمینه مالی یا ایده‌ای.