معنی فارسی rightless

B1

به وضعیتی اشاره دارد که شخص یا گروهی از حقوق خود محروم است.

Being without rights or entitlements.

example
معنی(example):

این گروه از حقوق کسانی که احساس بی‌حقوقی می‌کنند، حمایت می‌کند.

مثال:

The group advocates for the rights of those who feel rightless.

معنی(example):

همه حق دارند شنیده شوند، به‌ویژه بی‌حقوق‌ها.

مثال:

Everyone deserves to be heard, especially the rightless.

معنی فارسی کلمه rightless

: معنی rightless به فارسی

به وضعیتی اشاره دارد که شخص یا گروهی از حقوق خود محروم است.