معنی فارسی romishness
B1کیفیت یا حالت رمانتیک بودن.
The quality of being romantic.
- NOUN
example
معنی(example):
رمانتیک بودن او شب را خاص کرد.
مثال:
Her romishness made the evening special.
معنی(example):
او به رمانتیک بودن شعرهای او ارج نهاد.
مثال:
He appreciated the romishness in her poems.
معنی فارسی کلمه romishness
:
کیفیت یا حالت رمانتیک بودن.