معنی فارسی rommany
B1داستانها یا افسانههای حاوی جنبههای رمانتیک.
Stories or tales containing romantic elements.
- NOUN
example
معنی(example):
داستانهای رمانتی به طرز شگفتانگیزی جذاب بودند.
مثال:
The rommany tales were captivating.
معنی(example):
او از داستانهای رمانتیک دوران کودکی او لذت برد.
مثال:
He enjoyed the rommany stories from her childhood.
معنی فارسی کلمه rommany
:
داستانها یا افسانههای حاوی جنبههای رمانتیک.