معنی فارسی rommack
B1حالت یا جذابیت رمانتیک بودن در یک موقعیت.
A romantic appeal or atmosphere in a situation.
- NOUN
example
معنی(example):
رمانتیک بودن جشنواره فراموش نشدنی بود.
مثال:
The rommack of the festival was unforgettable.
معنی(example):
آنها رمانتیک بودن را در عکسهایشان ثبت کردند.
مثال:
They captured the rommack in their photographs.
معنی فارسی کلمه rommack
:
حالت یا جذابیت رمانتیک بودن در یک موقعیت.