معنی فارسی roominess

B1

فضای زیاد و کافی در یک مکان، به ویژه در اتاق یا وسیله نقلیه.

The quality of having a lot of space; spaciousness.

example
معنی(example):

فضای اتاق جدید بسیار راحت بود.

مثال:

The roominess of the new apartment made it very comfortable.

معنی(example):

او از فضای گسترده خودرو در سفر جاده‌ای قدردانی کرد.

مثال:

She appreciated the roominess of the car during the road trip.

معنی فارسی کلمه roominess

: معنی roominess به فارسی

فضای زیاد و کافی در یک مکان، به ویژه در اتاق یا وسیله نقلیه.