معنی فارسی roomkeeper
B1شخصی که مسئول نگهداری و نظافت اتاقها در مراکز اقامتی است.
A person responsible for maintaining and cleaning rooms, especially in hotels or similar establishments.
- NOUN
example
معنی(example):
نگهدار اتاق اطمینان میدهد که نیازهای مهمان برآورده شود.
مثال:
The roomkeeper ensures that the guest's needs are met.
معنی(example):
او به عنوان نگهدار اتاق، مسئول تمیز کردن و سازماندهی تمام اتاقها بود.
مثال:
As the roomkeeper, he was responsible for cleaning and organizing all rooms.
معنی فارسی کلمه roomkeeper
:
شخصی که مسئول نگهداری و نظافت اتاقها در مراکز اقامتی است.