معنی فارسی runby
A1عبور کردن یا دویدن از کنار یک مکان.
To run past a specific location.
- VERB
example
معنی(example):
من او را در حین قدم زدن در پارک دیدم که از کنارم دوید.
مثال:
I saw him run by the park during my walk.
معنی(example):
او هر صبح دوست دارد از کنار رودخانه بدود.
مثال:
She likes to run by the river every morning.
معنی فارسی کلمه runby
:
عبور کردن یا دویدن از کنار یک مکان.