معنی فارسی salivation

A2

ترشح بزاق، فرآیند طبیعی بدن برای تولید بزاق در دهان که به هضم غذا و مرطوب کردن دهان کمک می‌کند.

The production of saliva in the mouth, often in response to the sight or smell of food.

example
معنی(example):

ترشح بزاق فرآیند تولید بزاق در دهان است.

مثال:

Salivation is the process of producing saliva in the mouth.

معنی(example):

وقتی درباره غذای خوشمزه فکر می‌کنید، اغلب بزاق‌ریزی اتفاق می‌افتد.

مثال:

When you think of delicious food, salivation often occurs.

معنی فارسی کلمه salivation

: معنی salivation به فارسی

ترشح بزاق، فرآیند طبیعی بدن برای تولید بزاق در دهان که به هضم غذا و مرطوب کردن دهان کمک می‌کند.