معنی فارسی scallage

B1

مقیاس و نسبت‌های مختلف در طراحی و ساخت سازه‌ها، نشان‌دهنده نسبت صحیح اجزای مختلف است.

The measurement of scales and proportions in the design of structures.

example
معنی(example):

مقیاس ساختار برای معماران دیدنی بود.

مثال:

The scallage of the structure was impressive to the architects.

معنی(example):

ما در مرور طراحی‌مان درباره مقیاس صحبت کردیم.

مثال:

We discussed the scallage in our design review.

معنی فارسی کلمه scallage

: معنی scallage به فارسی

مقیاس و نسبت‌های مختلف در طراحی و ساخت سازه‌ها، نشان‌دهنده نسبت صحیح اجزای مختلف است.