معنی فارسی scantness
B2کمبود، فقدان یا نبود کافی چیزی، به ویژه در مورد منابع یا مواد.
The quality of being insufficient in quantity or amount.
- NOUN
example
معنی(example):
کمیابی غذا همه را نگران کرد.
مثال:
The scantness of food made everyone anxious.
معنی(example):
کمیابی شواهد منجر به اتخاذ تصمیمی سریع شد.
مثال:
The scantness of evidence led to a quick decision.
معنی فارسی کلمه scantness
:
کمبود، فقدان یا نبود کافی چیزی، به ویژه در مورد منابع یا مواد.