معنی فارسی scrampum

B1

خلاقیت در ایجاد چیزی جدید از مواد موجود.

A creative mix or assemblage of various materials.

example
معنی(example):

او سعی کرد که از مواد باقی‌مانده یک اسکرامپوم بسازد.

مثال:

He tried to create a scrampum out of the leftover materials.

معنی(example):

اسکرامپومی که او اختراع کرد بسیار نوآورانه بود.

مثال:

The scrampum he invented was quite innovative.

معنی فارسی کلمه scrampum

: معنی scrampum به فارسی

خلاقیت در ایجاد چیزی جدید از مواد موجود.