معنی فارسی scrubbiest
A2کثیفترین، صفتی است برای توصیف جایی که بسیار کثیف و نامرتب باشد.
Having the most scrubs; dirty or unclean.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این قسمت از ماشین قدیمی کثیفترین است.
مثال:
This is the scrubbiest part of the old car.
معنی(example):
در میان تمام اقلام، این کثیفترین است.
مثال:
Among all the items, this is the scrubbiest.
معنی فارسی کلمه scrubbiest
:
کثیفترین، صفتی است برای توصیف جایی که بسیار کثیف و نامرتب باشد.