معنی فارسی sealine
B2خط یا محدودهای که مرز یک منطقه دریایی را نشانهگذاری میکند.
A line that indicates the boundary of a marine area.
- NOUN
example
معنی(example):
خط دریایی مرز منطقه حفاظت شده دریایی را مشخص کرد.
مثال:
The sealine marked the boundary of the marine protected area.
معنی(example):
ما خط دریایی را دنبال کردیم تا بهترین نقاط ماهیگیری را پیدا کنیم.
مثال:
We followed the sealine to find the best fishing spots.
معنی فارسی کلمه sealine
:
خط یا محدودهای که مرز یک منطقه دریایی را نشانهگذاری میکند.