معنی فارسی self-dramatization
B2ایجاد درام یا بزرگنمایی در احساسات و حالات فردی.
The tendency to exaggerate one's emotions or experiences.
- NOUN
example
معنی(example):
خودنمایی او میتواند مشکلات ساده را بزرگ جلوه دهد.
مثال:
Her self-dramatization can make simple problems seem huge.
معنی(example):
تمایل او به خودنمایی اغلب دوستانش را آزار میداد.
مثال:
His tendency toward self-dramatization often disturbed his friends.
معنی فارسی کلمه self-dramatization
:
ایجاد درام یا بزرگنمایی در احساسات و حالات فردی.