معنی فارسی semidependence

B1

نیمه‌وابستگی، به وضعیتی اشاره دارد که یک سیستم یا موجودیت به طور جزئی به عامل دیگری وابسته است.

A state of partial reliance on something or someone for support or resources.

example
معنی(example):

یک نیمه‌وابستگی از اقتصاد به سرمایه‌گذاری‌های خارجی وجود دارد.

مثال:

There is a semidependence of the economy on foreign investments.

معنی(example):

نیمه‌وابستگی کشور به واردات تکنولوژی رشد آن را محدود می‌کند.

مثال:

The country's semidependence on technology imports limits its growth.

معنی فارسی کلمه semidependence

: معنی semidependence به فارسی

نیمه‌وابستگی، به وضعیتی اشاره دارد که یک سیستم یا موجودیت به طور جزئی به عامل دیگری وابسته است.