معنی فارسی separationism
B2جداییطلبی، گرایش یا ایدهای است که به جدایی فرهنگی یا سیاسی گروههای خاص از یکدیگر اشاره دارد.
A political ideology advocating for the separation of a group from a larger entity.
- NOUN
example
معنی(example):
جداییطلبی از جدایی فرهنگی و سیاسی گروههای خاص حمایت میکند.
مثال:
Separationism advocates for the cultural and political separation of certain groups.
معنی(example):
ایده جداییطلبی میتواند به تعارض بین جوامع منجر شود.
مثال:
The idea of separationism can lead to conflict between communities.
معنی فارسی کلمه separationism
:
جداییطلبی، گرایش یا ایدهای است که به جدایی فرهنگی یا سیاسی گروههای خاص از یکدیگر اشاره دارد.