معنی فارسی separationist

B2

جدایی‌طلب، شخصی است که به جدایی یا استقلال یک گروه از دیگران اعتقاد دارد.

A person who advocates for the separation of a particular group from a larger entity.

example
معنی(example):

رهبر جدایی‌طلب خواستار استقلال شد.

مثال:

The separationist leader called for independence.

معنی(example):

جنبش‌های جدایی‌طلب در سراسر جهان شکل گرفته‌اند.

مثال:

Separationist movements have sprung up around the world.

معنی فارسی کلمه separationist

: معنی separationist به فارسی

جدایی‌طلب، شخصی است که به جدایی یا استقلال یک گروه از دیگران اعتقاد دارد.