معنی فارسی shiftfulness
B1عدمتعهد به مسؤولیتها و وظایف، به طور کلی به معنای بیتوجهی به مسئولیتهای شخصی یا اجتماعی.
The quality of being unreliable and lacking in commitment.
- NOUN
example
معنی(example):
عدمتعهد او باعث شد که تیم نتواند به او اعتماد کند.
مثال:
His shiftfulness made it hard for the team to trust him.
معنی(example):
عدمتعهد در محیط کار میتواند به روحیه ضعیف منجر شود.
مثال:
Shiftfulness in a workplace can lead to poor morale.
معنی فارسی کلمه shiftfulness
:
عدمتعهد به مسؤولیتها و وظایف، به طور کلی به معنای بیتوجهی به مسئولیتهای شخصی یا اجتماعی.