معنی فارسی shipbound
B1کشتیرفته، به معنی در حال حرکت به سمت یک مقصد خاص.
Bound or destined to be transported by ship.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
محموله کشتیرفته به اروپا در حال حرکت بود.
مثال:
The shipbound cargo was bound for Europe.
معنی(example):
آنها برای یک سفر طولانی در دریا کشتیرفته بودند.
مثال:
They were shipbound for a long voyage across the sea.
معنی فارسی کلمه shipbound
:
کشتیرفته، به معنی در حال حرکت به سمت یک مقصد خاص.