معنی فارسی skaillie

B1

چیز یا وسیله‌ای با طراحی پیچیده و زیبا.

An object or item with an intricate and appealing design.

example
معنی(example):

اسکایلی برای طراحی پیچیده‌اش شناخته شده بود.

مثال:

The skaillie was known for its complex design.

معنی(example):

او یک اسکایلی به عنوان هدیه برای دوستش خرید.

مثال:

She bought a skaillie as a gift for her friend.

معنی فارسی کلمه skaillie

: معنی skaillie به فارسی

چیز یا وسیله‌ای با طراحی پیچیده و زیبا.