معنی فارسی solitudinize

B1

تنهایی را انتخاب کردن به منظور آرامش و تجدید قوا.

To seek solitude intentionally for peace or rejuvenation.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت که آخر هفته‌اش را تنها سپری کند تا انرژی بگیرد.

مثال:

She decided to solitudinize her weekend to recharge.

معنی(example):

او زمانی که احساس فشار از کار می‌کند، معمولاً تنها می‌شود.

مثال:

He often solitudinizes when he feels overwhelmed by work.

معنی فارسی کلمه solitudinize

: معنی solitudinize به فارسی

تنهایی را انتخاب کردن به منظور آرامش و تجدید قوا.