معنی فارسی sorter
B1شخص یا دستگاهی که اقلام را بر اساس عوامل خاص جدا میکند.
A person or machine that sorts items.
- NOUN
example
معنی(example):
جداساز اقلام را بر اساس اندازه جدا میکند.
مثال:
The sorter separates the items based on size.
معنی(example):
او به عنوان جداساز در انبار کار میکند.
مثال:
He works as a sorter in the warehouse.
معنی فارسی کلمه sorter
:
شخص یا دستگاهی که اقلام را بر اساس عوامل خاص جدا میکند.