معنی فارسی soulical
B1مرتبط با روح یا احساسات عمیق، معمولاً در هنر و ادبیات استفاده میشود.
Related to or resembling the soul; often emotional or artistic.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سفر احساسی او باعث شد به گذشته خود فکر کند.
مثال:
The soulical journey made her reflect on her past.
معنی(example):
او شعری احساسی نوشت که بسیاری را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
He wrote a soulical poem that touched many hearts.
معنی فارسی کلمه soulical
:
مرتبط با روح یا احساسات عمیق، معمولاً در هنر و ادبیات استفاده میشود.