معنی فارسی soulish
B1دارای جنبههای عاطفی یا روحی، معمولاً برای توصیف زیبایی یا عواطف عمیق استفاده میشود.
Having qualities associated with the soul; emotional or spiritual.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خنده احساسی او شادی را به همه منتقل کرد.
مثال:
Her soulish laughter brought joy to everyone.
معنی(example):
او ارتباط احساسی عمیقی با طبیعت دارد.
مثال:
He has a soulish connection with nature.
معنی فارسی کلمه soulish
:
دارای جنبههای عاطفی یا روحی، معمولاً برای توصیف زیبایی یا عواطف عمیق استفاده میشود.