معنی فارسی splittail
B1دمی که به دو قسمت تقسیم میشود و برای شنا بهتر طراحی شده است.
A type of tail that is divided into two parts to aid in movement.
- NOUN
example
معنی(example):
دم شکافدار ماهی به آن کمک میکند سریعتر شنا کند.
مثال:
The fish's splittail helps it swim faster.
معنی(example):
طراحی دم شکافدار برای تجهیزات ورزشی خاص ضروری است.
مثال:
The splittail design is essential for certain sports equipment.
معنی فارسی کلمه splittail
:
دمی که به دو قسمت تقسیم میشود و برای شنا بهتر طراحی شده است.