معنی فارسی sporades
B2جزایر کوچک و پراکنده در دریای اژه.
A group of small islands located in the Aegean Sea.
- NOUN
example
معنی(example):
اسپورادها گروهی زیبا از جزایر در یونان هستند.
مثال:
The Sporades are a beautiful group of islands in Greece.
معنی(example):
ما در تعطیلات تابستانیمان به اسپورادها رفتیم.
مثال:
We visited the Sporades during our summer vacation.
معنی فارسی کلمه sporades
:
جزایر کوچک و پراکنده در دریای اژه.