معنی فارسی squelchier
B2فوقالعاده سُپید، به طور خاص وقتی که حالت نرم و مرطوب را توصیف میکند.
Having more of a squelching quality or character.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هرچه گل سُپیدتر بود، راه رفتن سختتر میشد.
مثال:
The squelchier the mud, the harder it was to walk.
معنی(example):
او به سمت چالههای سُپیدتر در پارک رفت.
مثال:
He aimed for the squelchier puddles in the park.
معنی فارسی کلمه squelchier
:
فوقالعاده سُپید، به طور خاص وقتی که حالت نرم و مرطوب را توصیف میکند.